شعری به رسم عشق به آغوش میکشم
تا وزن این مغازله مدهوش میکشم
رسم الخط بیان جنون مشت بر هواست
من درد مشت مردم کم هوش میکشم
گفتم که خسته ام به خدا خسته ام ولی
نازت به این جبابره مفروش ،میکشم
نه چهره ات میسر و نی یک ندا ز تو
از چشم اگر نمیکشم از گوش میکشم
رقصیدنم به عرصه ی سجاده در نماز
خط هویتی است که مخدوش میکشم
دیوانه هم به مستی من میکند یقین
تا خود به کوی میکده بر دوش میکشم
11/11
چهارشنبه یازدهم بهمن ۱۳۹۱ | 19:47