اگر ز شوق حکایت عشق آشکار گویم نهانش خواهی ، اگر نهانش کنم خود آشکار سازی!
اگر به رمز گویم گویی ساده باش وگر ساده گویم گویی راز آلودش دار!
اگر بیداری پیشه کنم گویی بخواب که توفیری در خواب وبیدارت نیست . اگر بخوابم گویی که ادعای دوستی و خواب؟
اگر بگویم گویی خموش وگر خموش شوم گویی که بگو تا بشنود آنکه باید!
اگر بی صبری کنم ملامتم کنی وگر صبر پیش گیرم گویی عاشقی و صابری؟
اگر فاش گویم گویم مهر بر زبان خواهی .اگر مهر بر لب زنم گویی که سرّ از کجا و تو از کجا؟
اگر بیایم گویی تو را تاب حضور نیست و گر برگردم گویی به کجا میروی که نباشم؟
اگر دست نیاز بر ارم پسش زنی وگر دست باز پس دارم گویی بهتر از من کرا یافته ای؟
من با تو چه کنم؟ مستغاث بک منک.
اگر به رمز گویم گویی ساده باش وگر ساده گویم گویی راز آلودش دار!
اگر بیداری پیشه کنم گویی بخواب که توفیری در خواب وبیدارت نیست . اگر بخوابم گویی که ادعای دوستی و خواب؟
اگر بگویم گویی خموش وگر خموش شوم گویی که بگو تا بشنود آنکه باید!
اگر بی صبری کنم ملامتم کنی وگر صبر پیش گیرم گویی عاشقی و صابری؟
اگر فاش گویم گویم مهر بر زبان خواهی .اگر مهر بر لب زنم گویی که سرّ از کجا و تو از کجا؟
اگر بیایم گویی تو را تاب حضور نیست و گر برگردم گویی به کجا میروی که نباشم؟
اگر دست نیاز بر ارم پسش زنی وگر دست باز پس دارم گویی بهتر از من کرا یافته ای؟
من با تو چه کنم؟ مستغاث بک منک.
سه شنبه هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ | 1:1