یادم ز خود اگر چه مرا ننگ میشود
گاهی خودم برای دلم تنگ میشود!
تا در میان خانه ی دل راه میروی
دلتنگیم به گوش دل آهنگ میشود
از روبروی آینه تا دور میشوی
آیینه هم برای تو دلتنگ میشود
آیینه ایست چشم من از فرط سادگی
در منظر نگاه تو پر رنگ میشود
دیدم من اولش به خدا نه من اولم
مثل دو کودکند چشم من و جنگ میشود
عین تعلل است نگاهم به چشم تو
تیمور چشم ترسوی من لنگ میشود
وقتی که اخم میکنی ای خالق غزل
شعرم اسیر قافیه ی سنگ میشود
من دورم از تو و گفتی که دور تر
این واحد قدیمیِ فرسنگ ، میشود؟
*
دوشنبه چهاردهم مرداد ۱۳۹۲ | 14:39