پای درخت طور ندایم نمیکنی
رحمی به پای لنگ عصایم نمیکنی
وقت نماز عشق لبت دیر شد گذشت
من آن عبادتم که قضایم نمیکنی
من آسمان چشم تو را پر گرفته ام
میترسی از چه ها که هوایم نمیکنی؟
مشتاق یادِ یاد تو هستم به هر دلیل
لعنت به من فرست دعایم نمیکنی
من تار و پود عشق تو ام چشم شاهد است
آه ای نگاه عفو خطایم نمیکنی؟
در گوشم ارتعاشِ مرور صدای توست
ای خوش نداترین که صدایم نمیکنی!
دست مرا که بند به پایم نمیکنی
یکشنبه سوم شهریور ۱۳۹۲ | 21:7