عشق یعنی شعله در آیینه ها
یعنی اتمام جنون کینه ها
عشق یعنی نیمه شبهای نیاز
رو به چشم ناز لیلی در نماز
عشق یعنی صد ستاره در نگاه
چشم باز از نیمه ی شب تا پگاه
عشق یعنی آسمان هم خواب نیست
آب هم بی چشم لیلی آب نیست
عشق یعنی خون به صحرای جنون
غافل از دیروز و فردا و کنون
عشق یعنی رد پا بر روی آب
عشق یعنی وحدت آب و سراب
عشق یعنی میتوان پرواز کرد
زندگی را باز هم آغاز کرد
عشق یعنی یک نیستان سوختن
نی لبک را گوشه لب دوختن
عشق یعنی انتظار آفتاب
در غروب تیره ی پر التهاب
عشق یعنی سینه ای آتش فشان
پر گشودن سوی کوهی بی نشان
عشق یعنی هر نفس با نام دوست
نیستم من هر چه میبینی هموست
عشق یعنی خوابهای گم شده
بی خیال طعنه ی مردم شده
عشق یعنی از ملامت شاد باش
از تــمام بندها آزاد باش
عشق یعنی آرزوی نیستی
فارغ از اینکه که ام یا کیستی
عشق یعنی ساکن دریا شدن
در طواف موج بی پروا شدن
عشق یعنی غربت چشمان تر
جستجوی چشم لیلی در به در
عشق یعنی در کمال بی کسی
برکنار از وحشت و دلواپسی
عشق یعنی روی در روی خدا
بی خیال انتهای ماجرا
عشق یعنی قصه را کوتاه کن
برکه ی دل قاب عکس ماه کن
شنبه یازدهم آبان ۱۳۹۲ | 21:31