عشق من ای طواف تو حج جنون به دین من
سجده ی بوسه غمت حک شده بر جبین من
حب وطن مبارکم کشته ی پرچم تو ام
پرچم من نگاه تو عشق تو سرزمین من
صورت تو بهشت من عشق تو سرنوشت من
ای خم ابروان تو خیمه حورعین من
سوی بهشت میروم دست تو گر بیاورد
آیینه ای به پیش لب در دم واپسین من
ای تو دوا و درد من رونق آه سرد من
داغ نگاه مبهمت سوز دل غمین من
ای ز ندای نام تو عطر صدای یاسمن
ای تو خلیل مستتر در دل آتشین من
نام من از لبان تو هست چو اسم اعظمی
حلقه به دست اهرمن مانده چرا نگین من
چشم تو کعبه دلم من به طواف شعله ام
مروه من صفای من مستی من یقین من
تا که از آتش غمت قلب به سوز می تپد
سجده شکر می کنم ای غم تو قرین من
فرصت با تو بودنم کشته تعلل دلم
عین عذاب من شده چشم تو نازنین من
جان به جهانیان دهد گر تو عیادتم کنی
در سکرات موت من ناله ی آخرین من
یکشنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۳ | 18:50