شاید برای پاسخ این سوال باید پرسش دیگری نیز مطرح نمود.
"آن حسین که بود"
تنها تشابه این دو حسین ، نامشان است...
شما کدام حسین را میپرسید؟
مولانا می فرماید : ذره ذره کاندرین ارض و سماست/ جنس خود را همچو کاه و کهرباست. با نگاهی به کاه های جذب شده به این کهربا میتوان دانست که این حسین چیست و کیست.حتی اگر جناب مولانا این بیت را که در بعضی دیگر از نسخه ها مصرع دومش به شکل "جنس خود را هر یکی چون کهرباست" آمده نمی سرود ، باز هم یکی از بدیهیات این بود که همه ما جذب انسانهایی شبیه خود میشویم و افکاری را بر میگزینیم که با جنس جوهر ذاتی ما در تشابه هستند.
"این حسین" کسی است که چاقو کشان و ساقیان مواد مخدر و عربده کشان ، مزاحمین زنان و دختران مردم ، کار چاق کنها و رشوه خواران و تضییع کنندگان حقوق ملت ، حرام خواران و شیادان و امثالهم را گرد خود جمع میکند.
"این حسین" کسی است که هر کسی کارش نیاز به پارتی بازی و رشوه در ادارات دارد حتما باید سری به هیتهای عزاداریش بزند تا کارش را حاج فلانی برایش ردیف کند.
این حسین کسی است که لاتها و بدنامین محل را در دسته جات عزاداری جمع میکند تا به خیال خودشان برای گریه کردن ، اجر بگیرند و استخوان سبک کنند. این حسین کسی است که میتوان میلیاردها تومان در سال حق مردم را خورد و صرفا با قیمه نذری محرمش استخوان سبک کرد.
این حسین کسی است که برای خواندن نوحه اش، یک مداح ،دیگری را با چاقو میکشد ، که اسیران نفس برای ایستادن در اول صف دسته ی عزاداریش با هم به نزاع و توهین بر میخیزند.
این حسین کسی است که نان دارد ، برای مداحی یک شبش تا سی میلیون تومان مزد میدهد.این حسین کسی است که در سایه محرمش دخترتان دم بخت یا شوهری پیدا میکنند یا به نحوی نیازشان همین جا در خیابان بر طرف میشود.
این حسین مظهر جهل و شرک و خرافه و بی هویتی است. اما آن حسین یک موحد ِ عارف ِ عاشق است .هویتش محو در هویت حق است .
این حسین برادر زینب بی تابی است که نوحه می سراید و سرش را میزند و میشکافد . و آن حسین برادر زینبی است که چندان که شایسته سالک الی الله است فریاد میزند" ما رایت الا جمیلا" جز زیبایی در کربلا ندیدم.
این حسین بتِ مذهب شفاعت و توسل و خرافه است . آن حسین مظهر دین خدمت و جوانمردی و توحید است .
این حسین بتی آلت دست خرافه پرستان ِاسیر نفسی است با خدای خود ساخته ی خود سودا میکنند و رضای او را در آزار مخلوق و کارهای بی ثمرِ نفرت انگیز میجویند.
آن حسین عارفی موحد است که میگوید" الهی ! رضای تو منزه تر از آنیست که کاری کنی که خودت از خودت راضی شوی.رضای تو پاک تر و بی نیاز تر از آنیست که نیازمند چیزی از طرف خودت باشد.چگونه رضای تو وابسته کاری از ناحیه من باشد؟"( دعای امام حسین در عرفه)
این حسین و دستگاهش بنگاه کار چاق کنی های غیر قانونی و تجمع گاه اراذل و اوباش و مقدسین ریا کار و اهالی رشا و ارتشاست .
آن حسین اما میفرماید" احتیاج مردم به شما نعمت خداست که به شما بخشیده ، مبادا با نیازهای مردم به شما با اخم برخورد کنید" آن حسین کسی است که میگوید اگر دین ندارید آزاده و جوانمرد باشید و ما یک" لااقل" به سخن او اضافه میکنیم تا مطابق مزاجمان باشد . چرا که بر خلاف او ، دینداری از دید ما برتر از آزادگی است .
این حسین مرده ای متعفن است برای ارتزاق مفت خوران و ارضای نیاز های روحی و جسمی مختلف اوباشِ هوادارش.
آن حسین زنده ای جاوید است که در فنای خویش در حق باقی شده.
این حسین حسینی است که پیروانش راه را بر مردم میبندند ، تا نیمه شب بر طبل خودنمایی میکوبند و در آزار مردم هیچ کوتاهی نمیکنند و ثواب میخواهند
آن حسین حسینی است که پیروانش بی سر و صدا راه او را در خدمت به خلق و ذکر و معرفت حق میروند و آزار خود از مردم باز میدارند و رنج آنان را بر دوش خویش حمل میکنند.
این حسین شخصیت اول یک داستان ملودرام خانوادگی است که با مداحی های نوین دارد به یک کمدی درام بدل میشود.
آن حسین قهرمان ظلم ستیزی است و تمام خلق خدا خانواده اویند.
این حسین مرده ایست که بت شده و پیروانش برای او میگریند
آن حسین زنده است که پیروانش از وصل او به حق شادمانی ِ توام با غبطه دارند و بر مرده خویش در برابر آن زنده جاوید میگریند.
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
زانک بد مرگیست این خواب گران
روح سلطانی ز زندانی بجست
جامه چه درانیم و چون خاییم دست
چونک ایشان خسرو دین بودهاند
وقت شادی شد چو بشکستند بند
این حسین حق حکومتش را از خدا گرفته و به سودای آن سر خود و خانواده و یارانش را بر باد میدهد.
آن حسین اما حق حکومتش را از رای مردم و نامه های بزرگان گرفته و وقتی هم میبیند آنان نظرشان برگشته ، میگوید اجازه بدهید تا به مدینه برگردم ....
آن حسین تشنه است این حسین دریاست
این حسین کسی است که در سالروز مرگش اگر بر لطیفه ای بخندی یا موسیقی گوش کنی تاوان دارد
آن حسین اما مظهر مهربانی و شفقت به خلق است که در قتلگاهش برای قاتلنیش نزد خدا پوزش میطلبد و عذر میتراشد...
این حسین یک مذهبی خشکه مقدس است بیشتر اهل نماز و روزه است
آن حسین کسی است که قاضی متشرع شریعت دستور قتلش را میدهد که" برای بقای دین محمد قتل و دفع او واجب است"
تنها تشابه این دو حسین ، نامشان است...
شما کدام حسین را میپرسید؟