تا پلکها تقیه ی پروا گرفته اند
چشمان یار رنگ معما گرفته اند
در حلقه شان به غیر تغافل نیاز نیست
شیطانینان که ذکر خدایا گرفته اند
آیینه ها میان خاطره ها خاک میخورند
چشم ستاره رهن تماشا گرفته اند
در خواب ما صداقت اصحاب کهف نیست
این سکه ها فریب مطلا گرفته اند
در انتهای حادثه ها خواب رفته اند
آن شعله ها که از تو به دل پا گرفته اند
تا قامتت به چشم خیابان قدم گذاشت
دستان من زبان تمنا گرفته اند
ذکر مرا به هیچ آیه ز رحمت نوید نیست
گوش تو را ز فهم نداها گرفته اند
یکشنبه پنجم آبان ۱۳۹۲ | 17:31