موجودی مهرت به دلم ریز ندارد
این بسته حسابی است که واریز ندارد
اقلام بدهکاری من جان و دلم بود
چشمت طلب مبلغ ناچیز ندارد
اشک من دلسوخته دارایی جاریست
این سال ، بهاریست که پاییز ندارد
بی صورت سود است تراز منِ عاشق
دل تــاب زیان غـــم یکــــــریز ندارد
تقسیــم نگاه تو میان دل و چشمم
تقسیم به صفر است که سر ریز ندارد
از بیخ بزن خط به حساب من ابـــله
نزد تــو چو دل قــدرت تمییز ندارد
تعریف حســاب من بیچاره به تفضیل
جا در دل این دفتــر لبـــریز ندارد
پنجشنبه نهم آبان ۱۳۹۲ | 16:47