تا چند خوری یک جای تلو
مستانه بنه گامی به جلو
عاشق که شدی بگذر ز حساب
عاشق نکند هرگز سه و دو
مستانه بیا بفروش و بده
دنیا به جوی عقبی به دو جو
با پای طلب رو شهر طرب
ای مطلب تو هم طالب تو
با صدق و صفا یکباره بیا
یا از سر کین یکباره برو
ای عکس تو جان ای عشق تو روح
از مردمکم بیگانه مرو
ای پنبه زده در گوش کرت
با چشم دلت رازم بشنو
چهارشنبه ششم خرداد ۱۳۹۴ | 17:31