طولانی میشد راه
و فرسوده توانم
مقصد رسیدن بود اگر...
و فرسوده توانم
مقصد رسیدن بود اگر...
پنجشنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۲ | 21:2
گر دلت با گریه ام وا میشود
میشود تا روز آخر هم گریستخنده ات با اشک من گل میدهد
در حریم دست باران بخل نیستدر دل هر کوچه ای در چشممی
راه کج کردن بگو دیگر ز چیستتا کنم همسایه دل را با دلت
کاش میگفتی که قلبت پیش کیستشور اشک از دوریت در چشم پر
قاب عکس چشم من از تو تهیست
*