احرام خویش بستن آیین و مذهب ماست
ما خود خدای خویشیم کز خویشتن گذشتیم
وقت نیایش ما در ما مخاطب ماست
در هیچ کس ندانیم نقصی به هیچ حالی
زیرا که نقص دیدن نقص مرکّب ماست
از نزهت ملائک برما روان روانه است
صدها فرشته زنده از ذکر یارب ماست
تفسیر آیه های تسخیر غیر از این نیست
ما روح مرگ خواریم هم مرگ مرکب ماست
حاجی به عمر باری بر گرد خانه گردد
خواجه به کعبه دل دلدار هر شب ماست
از او بشارت فتح بر روح ماست جاری
فصل احد گذشته هنگام مرحب ماست
ما مست می پرستیم میخواره از الستیم
لفظ بلی شهدنا پیوسته بر لب ماست
این شعر از لب یار گفتیم بی من و ما
هذیان ما همه او وز عشق او تب ماست