میـان گریــــــه های بی امان ِ زار زار امشب
عزیز من مخواه از من که باشم رازدار امشب
به جبر چشمهای تو ندارم اختیــــار امشب
که دارم با خیال تو میان تـــــب قرار امشب
به رغم باد ِ دی دارم هوای نو بهار امشب
دلم پا میگذارد بی امان در خار زار امشب
به ساحل میزند موج غمت دیوانه وار امشب
تمنای شراب از شور مستی نیست رحمی کن
به خاک من بریز آبی نشیند این غبار امشب
"بیا ای مرگ شیرین ای دوای درد بی درمان
مرا راحت نما آخر ز رنج بی شمار امشب"
*